مرضیه کردافشاری استاد دانشگاه گنبدکاووس از بعد از دوره کارشناسی به تشویق خانواده تصمیم گرفت تحصیلات خود را خارج از کشور ادامه بدهد و حاصل این تصمیم، تجربه چند سال زندگی در شهر حیدرآباد هندوستان است اما تفاوت او با دیگر دانشجویان خارج از کشور حضور وی با پوشش چادر در کشور مقصد است؛ یعنی تنها با همین کار به سفیر فرهنگی جمهوری اسلامی در طول تحصیل تبدیل شده است.
آنچه در ادامه می خوانید یکی از خاطرات وی از حضور با چادر در هندوستان است که در کتاب خاطراتش با عنوان اسلام در دیار هندوستان، به رشتهی تحریر درآورده است. این کتاب در سومین و چهارمین جشنواره خاطره نویسی دانشجویان خارج از کشور زیر نظر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در امور دانشجویان خارج از کشور، مقام دوم را کسب کرد. خاطره را از زبان خانم کردافشاری می خوانیم:
سؤالات زيادی از سوی دوستانم از اديان مختلف، در رابطه با حجاب مخصوصا چادر پرسيده ميشد؛ و حتي آنچه كه بسيار جالب بود واكنش يكي از همكلاسيهای مسيحي به حجابم نيز برايم بسيار باعث شگفتي شد و آن اينكه، بيان ميكرد كه پوشش من، او را به ياد بانوی مقدس مذهبش مياندازد. بنابراين پوشش در اديان ديگر نيز، وجود دارد و افرادی را هم كه ارزشهای خود را با پوشش حفظ ميكنند محترم ميدانند. كه برای نمونه ميتوان به راهبه های مسيحي اشاره كرد. پس با وجود تبليغات برهنگي و مفسدانه غرب، بشر هنوز ميداند كه پوشش يک ارزش است و اين پس زمينه فكری را ميشود با تبليغات اسلامي قدرت بخشيد.
اولين باری كه با آنها آشنا شدم، اولين روز دانشگاه بود؛ ياسمين مسلمان بود و اسواتي كه سه سالي مذهبش را از هندوئيسم به مسيحيت تغيير داده بود از بهترين همكلاسي هايم بودند. ياسمين بسيار مهربان و شاگرد ممتاز كلاس بود و اسواتي نيز دختری باهوش بود كه يكي از دلايل هوش او، توجهاش به اطراف و تلاشش برای يافتن حقايق بود. اگر چه در هندوستان مسلمانان زيادی زندگي ميكنند و او تا حدودی با آداب و پوشش مسلمانان كشورش آشنا بود (لباسهای مشكي بلند همراه با پوشيه يا برقع بر چهره)، اما او بسيار علاقه مند به شناخت فرهنگ يک مسلمان ايراني بود و اينگونه بود كه به يک دوست خوب و صميمي تبديل شد. همان اوايل دوستييمان بود كه يک روز با حالت تعجب از من پرسيد: كه آيا شما در خانه هم با حجاب هستيد؟ و اصلا دليل انتخاب حجاب چيست؟ گويي كنجكاو بود تا بيشتر با من آشنا شود. او را به خانه ام دعوت كردم تا با ديگر همخانه ای هايم آشنا شود؛ منتظرش بودم، نزديک ظهر بود كه رسيد و به محض ديدنمان از اينكه ما را با پوششي متفاوت ميديد بسيار متعجب شد.كمد لباسهايم را نشانش دادم، تفاوت آنچه را كه در منزل ميپوشيم، و آنچه را كه در خارج از منزل و يا در حضور نامحرم ميپوشيم را برايش توضيح دادم. كم كم سوْال هايش شروع شد! دليل حجاب در اسلام چيست؟ جايگاه زن در اسلام چگونه است و انواع سوالات ديگری كه گويي برای شناخت اسلام ميپرسيد .برايش از تاريخ قبل از اسلام گفتم. از زماني كه اعراب زمان جاهليت، دختران خود را زنده به گور ميكردند، و خداوند با فرستادن پيامبر خويش محمد مصطفي (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) دستور مبارزه با چنين عمل غير انساني را داد و فرمود: «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَت. بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ؛ و در آن هنگام كه از دختران زنده به گور شده سؤال مى شود، به كدامين گناه كشته شدند»24 اين آيه به صراحت ميفرمايد: كساني كه دختران خود را زنده به گور ميكنند در قيامت مورد مؤاخذه قرار ميگيرند. و همچنين خداوند در سوره انعام ميفرمايد: «...وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ...؛ و فرزندان خود را از بيم تنگدستى مكشيد ما شما و آنان را روزى ميرسانيم...»25
اين آيات برای اسواتي كه بين فرهنگ هندوئيسم در كشورش و اعراب زمان جاهليت شباهتهايي را احساس مي كرد، بسيار تعجب انگيز بود. به عنوان مثال در مذهب هندوئيسم حاكم در هندوستان، دختران بايد هنگام ازدواج، مقداری پول را كه دوری نام دارد همراه جهاز خويش، تقديم به خانواده ی داماد كنند. در بعضي مواقع اين مقدار پول، به بيش از چند صد ميليون مي رسد و بسياری از دختران به دليل نداشتن اين هزينه، خودكشي ميكنند. و يا پسران به طمع بدست آوردن اين مبلغ، با آن دختر ازدواج ميكنند كه در اين شرايط نيز ممكن است اتفاقات و حوادث ناگوار زيادی روی دهد. در فرهنگ هندوئيسم، بسياری از خانواده ها، پسر داشتن را بر دختر داشتن ترجيح مي دهند، به همين دليل آمار سقط جنين در هندوستان بالاست و برای كاهش اين آمار، در قوانين كشور هندوستان، سنوگرافي برای تشخيص جنين، ممنوع شده است. برای اسواتي كه در چنين جامعه ای بزرگ شده بود، توضيح دادم كه در آن زمان كه اعراب، جايگاهي برای زن و دخترانشان قائل نبودند، پيامبر مهرباني و رحمت فرمودند: «رَحِمَ اللّهُ اَبَا البَنات،ِ اَلبَناتُ مُبارَكاتٌ مُحَبِّباتٌ وَ البَنونَ مُبَشِّراتٌ وَ هُنَّ الباقياتُ الصّالِحاتُ؛ رحمت خدا بر پدرى كه داراى دخترانى است! دختران، با بركت و دوست داشتنى اند و پسران، مژده آورند. دختران باقيات الصالحات (بازماندگان شايسته)اند.»26
اسواتي آن شب در خانه ما ماند و صبح روز بعد كه قرار شد همگي به اتفاق هم به يک گردش نيمروزی برويم، در کمال تعجب اسواتي از من درخواست لباسي شبيه دختران مسلمان کرد و مشتاق بود تا مزه ی اولين تجربه ی پوشش حجاب را بچشد؛ يک روزِ خوب گذشت و در آن روز، تمام ساعاتي كه به اتفاق هم در بيرون از خانه سپری كرديم او با حجاب كامل بود و آنقدر خوشحال بود كه مدام درخواست مي كرد تا در آن پوشش از او عكس بگيريم.
غیر از اسواتی دختران دیگر هندو مذهب از بين همكلاسی هایم نیز علاقه مند بودند که پوشيدن چادر را تجربه كنند وببينند با حجاب چه شكلي مي شوند؛ وتلاششان برای بستن شال و پوشيدن چادر و نهايتِ تلاششان برای اينكه حجابي مشابه حجاب من داشته باشند برايم واقعا تعجب انگيز و خوشحال كننده بود.