عدالت اجتماعی در اسلام
دکتر ام کلثوم بن یحی – الجزایر
ترجمه – غدیر حجازی
بیستم فوریه از سوی سازمان ملل روز عدالت اجتماعی نامیده شده است. سازمان ملل به منظور توجه به مسائل انسانی و اجتماعی، روزهائی از سال را به برخی از موضوعات اختصاص داده است، مانند روز بیستم فوریه که روز عدالت اجتماعی ست تا به عقیده ی رهبران سازمان ملل بتوان با بحث های همه جانبه و از طریق همکاری صلح آمیز در داخل کشورها و میان کشورهای مختلف، به این موضوع مهم پرداخت. هدف سازمان ملل برای نامیدن بیستم فوریه به روز عدالت اجتماعی، رعایت حقوق برابر میان همه ی مردم صرف نظر از جنسیت، گروه سنی، نژاد، قومیت، مذهب، فرهنگ و نقص عضو اعلام شده است. به همين مناسبت، وبسایت اتحادیه جهانی زنان مسلمان به این موضوع از منظر اسلامی پرداخته است.
عدالت اجتماعی یکی از مهم ترین اصول و پیش نیازهای عدالت در جامعه است. چرا که جامعه برخوردار از عدالت از تمام ویژگی های عدالت مانند آزادی بیان و حق انتخاب، برابری حقوق و وظایف، و توزیع منصفانه ثروت نیز برخوردار است . اما متاسفانه امروزه نگراني هاي دولت ها تا حد زیادی به جاي كاهش فاصله بين طبقات اجتماعي و مبارزه با فقر، بي سوادي و بيكاري به مبارزه با تروريسم، مبارزه با جرايم سازمان يافته و قاچاق مواد مخدر معطوف شده است.
پایه های عدالت اجتماعی
اول: برابری میان افراد جامعه
مبدا برادری و برابری پایه رابطه افراد جامعه مسلمان را به تصویر می کشد همانگونه که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در حجة الوداع فرمود: «ای مردم، خدای شما یکی است، پدر شما یکی است. هیچ برتری برای عرب و عجم نیست. نه عجم بر عرب و نه سیاه بر سفید و سفید بر سیاه و سرخ پوست به سیاه و سیاه بر سرخ پوست شرافتی ندارد، مگر بر اساس تقوی. شریف ترین شما نزد خداوند کسی است که تقوایش بیشتر باشد.» 1
قرآن کریم در موارد مختلف تکرار می کند که تمام نژاد بشری از خاک و نفس واحده آفریده شده اند، همانگونه که خداوند متعال می فرماید: «اى مردم، از پروردگارتان كه شما را از «نفس واحدى» آفريد و جفتش را [نيز ] از او آفريد، و از آن دو، مردان و زنان بسيارى پراكنده كرد، پروا داريد؛ و از خدايى كه به [نام] او از همديگر درخواست مىكنيد پروا نماييد؛ و زنهار از خويشاوندان مَبُريد، كه خدا همواره بر شما نگهبان است.»2 (النساء، 1) ، و «و از نشانه های او این است که شما را از خاک آفرید پس بناگاه شما [ به صورت ] بشری هر سو پراکنده شدید.»3 (الروم، 20)
برابری حمایت شده توسط اسلام برابری در برابر قانون است و عدالت در انجام وظایف دولتی مطابق با صلاحیت و تخصص، و برابری در بهره مندی از ثروت دولت، و همچنین برابری در حقوق و وظایف، زیرا این پدیده های حاصل از برابری باعث می شود افراد حس کنند تلاش های آنها با دیوار سخت بوروکراسی مواجه نخواهد شد و افتخار دستاوردهای آنها به آنها نسبت داده می شود نه به مقامات دیگر، و در نتیجه باعث سرزندگی جامعه و انگیزه اعضای آن در تولید و پیشرفت خواهد بود.
لازم به ذکر است که برابری منظور در اینجا، بر اساس رد تبعیض و نژادپرستی است، اما در غیر این صورت باید برابری در حقوق در نظر گرفته شود چرا که برابری توانابا ناتوان، خلاق با خموده، و صاحب تجربه با مبتدی ظلم خواهد بود. و قرآن کریم نیز به این مسأله اشاره کرده است: « و خدا مَثَلى [ديگر] مىزند: دو مردند كه يكى از آنها لال است و هيچ كارى از او برنمىآيد و او سربار خداوندگارش مىباشد. هر جا كه او را مىفرستد خيرى به همراه نمىآورد. آيا او با كسى كه به عدالت فرمان مىدهد و خود بر راه راست است يكسان است؟»4 (النحل، 76)
دوم : توزیع عادلانه ثروت
توزیع عادلانه ثروت میان اعضای جامعه، ستون دوم عدالت اجتماعی است و نمیتوان عدالت اجتماعی را بدون تقسیم منصفانه ثروت بدون رانت و اختلاس، دخالت مالی مقامات، و پولشویی تصور کرد .
قرآن در مورد انحصار ثروت در دست یه گروه هشدار داده و به آنان که هم و غم آنها جمع آوری و اندوختن مال است مژده عذابی دردناک داده است، و تحت این نام در عصر حاضر مسلمانان ثروتمندی قرار می گیرند که حقوق سایر بندگان و حق خداوند را در این اموال اندوخته رعایت نمی کنند همانگونه که در قرآن کریم آمده است: « و كسانى كه زر و سيم را گنجينه مى كنند و آن را در راه خدا هزينه نمى كنند ايشان را از عذابى دردناك خبر ده»5 (توبه، 34)
همچنین به کسانی که مال مردم را می خوردند هشدار داده شده: « و اموالتان را میان خودتان به ناروا مخورید ، و [ به عنوان رشوه قسمتی از ] آن را به قضات مدهید تا بخشی از اموال مردم را به گناه بخورید ، در حالی که خودتان [ هم خوب ] می دانید.»6 (بقره، 188) که مصداق آن امروزه انواع رشوه، اختلاس و پولشویی، علاوه بر ساده ترین موارد سرقت قرار است که به این اسم نامیده نمی شوند. و پیامبر توانست این پایه اساسی عدالت اجتماعی را از طریق نظام اخلاقی تجلی یافته در زکات و صدقات، و اجتناب از خوردن اموال باطل و ربا و رشوه پی ریزی کند که نتیجه آن جامعه ای الهی با افراد برابر در درآمد با توجه به حق و پیشی گرفتن در کارهای خیر بر اساس استطاعت بود تا بدانجا که بیت المال مملو از صدقاتی بود که موردی برای دادن آنها به فقرا پیدا نمی شد، آن هم به این دلیل ساده که هیچ فقیری در جامعه وجود نداشت، و چه قانونی غیر از اسلام توانایی این کار را دارد.
عدالت اجتماعی محقق شده توسط اسلام را می توان در دو خصلت اساسی خلاصه کرد:
اول- توجه به گروه محروم:
عدالت اجتماعی در حمایت محرومان و کمک های مادی به آنان برای تعادل جامعه مسلمان محقق می شود. خداوند متعال می فرماید: «صدقات، تنها به تهيدستان و بينوايان و متصديّان [گردآورى و پخش] آن، و كسانى كه دلشان به دست آورده مىشود، و در [راه آزادى] بردگان، و وامداران، و در راه خدا، و به در راه مانده، اختصاص دارد. [اين] به عنوان فريضه از جانب خداست، و خدا داناى حكيم است.» 7 (توبه، 60) همچنین توجه کارگزار صدقات را به نیازمندان عفیف جلب می کند که: « [اين صدقات] براى آن [دسته از] نيازمندانى است كه در راه خدا فروماندهاند، و نمىتوانند [براى تأمين هزينه زندگى] در زمين سفر كنند. از شدّت خويشتندارى، فرد بىاطلاع، آنان را توانگر مىپندارد. آنها را از سيمايشان مىشناسى. با اصرار، [چيزى] از مردم نمىخواهند. و هر مالى [به آنان] انفاق كنيد، قطعاً خدا از آن آگاه است. »8 (بقره، 273)
دوم- تلاش برای دستیابی به حقوق برابر
که برای رسیدن به عدالت مالی در میان اعضای جامعه اهمیت دارد، هر کدام به لحاظ درجه و تجربه علمی و بدون سهمیه و حذف شدن، و این امر تنها به منطقه خاصی اختصاص ندارد و تفاوتی بین پایتخت و دورترین نقطه کشور نیست، چرا که توسعه حق همه اعضای جامعه است که نیاز به برنامه ریزی کارشناسی دقیق و تلاش مضاعف برای دستیابی به این هدف است.
سوم- احترام به حقوق بشر
اسلام حقوق مالی و معنوی بشر - مسلمان و غیر مسلمان- را تضمین می کند، و آنها را از تعدی و نقض حفظ کرده و شأن و منزلت انسانی او را حفظ می کند: «و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم و آنان را در خشكى و دريا [بر مركبها] برنشانديم و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم و آنها را بر بسيارى از آفريده هاى خود برترى آشكار داديم»9 (اسراء، 70)
مهمترین جنبه های احترام به حقوق بشر تضمین شده توسط شریعت عبارتند از:
1) حق حیات
این حقی که دین از دوران جنینی – با تحریم سقط جنین- برای انسان تضمین می کند، و پس از آن نیز، تا جایی که انسان بدین حق تجاوز نکرده، این حق از وی ساقط نمی گردد. همانگونه که در قرآن کریم آمده است: « و نفسى را كه خدا حرام گردانيده جز بحق مكشيد»10 (انعام، 151) و خودکشی نیز بر وی حرام شده است: « اى كسانى كه ايمان آورده ايد اموال همديگر را به ناروا مخوريد مگر آنكه داد و ستدى با تراضى يكديگر از شما [انجام گرفته] باشد و خودتان را مكشيد زيرا خدا همواره با شما مهربان است»11 (نساء، 29).
2) حق آزادی مسئولیت
منظور از آزادی مسئولیت به معنی رعایت و احترام به حقوق و آزادی های دیگران است. چرا که همانگونه که آزادی لازم و ضروری است، به همان اندازه به قدرتمندان اجازه می دهد که ضعیفان را دور نگاه دارند و ثروتمندان از فقرا سوء استفاده کنند و تنها عدالت این موضوع را محدود می کند.
هر فردی در اندیشه خود آزاد است، در امور مالی خود آزاد است، و در اعمال خود تا بدانجا که خلاف شرع نباشد آزادی دارد، اما شرع این آزادی را محدود می کند تا از تبدیل شدن آن به استبداد و طغیانی که فرد و جامعه را نابود می کند، جلوگیری کند.
تاریخ اسلام است سرشار از نمونه های فوق العاده ترین احترام به حقوق بشر در زمان حاکمیت شرع است. از سویی دیگر تاریخ پر است از نمونه های نقض حقوق بشر آنگاه که هوای نفس حاکمان، بر مردم سلطه داشته باشد، مانند فتنه های امت اسلام که همه ناشی از ظلم حاکمان و پناه بردن مردم به گروه های منحرف با وعده های احقاق حق مستضعفین بوده در صورتی که در باطن جز نابودی و ویرانی دستاوردی نداشته اند.
3)حق مالکیت
غریزه تملک از غرایز بشر است که اسلام آن را از نقض و سلطه مصون داشته است، و به همین سبب سرقت حرام است. در قرآن کریم آمده: « و مرد و زن دزد را به سزاى آنچه كرده اند دستشان را به عنوان كيفرى از جانب خدا ببريد و خداوند توانا و حكيم است »1 (مائده، 38) و ربا و رشوه نیز تحریم شده است: « و اموالتان را ميان خودتان به ناروا مخوريد و [به عنوان رشوه قسمتى از] آن را به قضات مدهيد تا بخشى از اموال مردم را به گناه بخوريد در حالى كه خودتان [هم خوب] میدانید » 13 (بقره،188)
در نهایت می توان گفت که عدالت اجتماعی و اقتصادی که در جامعه مسلمان مشاهده می شود، جامعه ای عادلانه را به وجود می آورد که دو وجه تمایز دارد:
1- توزیع عادلانه ثروت میان تمام اعضای جامعه
2- سیاست حمایت اقتصادی از نیازمندان و مستمندان جامعه
پینوشت آیات و روایات:
1. يا أيها الناس ! ألا إن ربكم واحد، وإن أباكم واحد، ألا لا فضل لعربي على عجمي، ولا لعجمي على عربي، ولا لأسود على أحمر، ولا لأحمر على أسود إلا بالتقوى ألا هل بلغت? قالوا: نعم ، قال: ليبلغ الشاهد الغائب
2. يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيراً وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبا
3. وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ
4. وَضَرَبَ اللهُ مَثَلا رَجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لا يَقْدِرُ عَلَى شَىءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّهْهُ لا يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَنْ يَأْمُرُ بِالعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ
5. وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ
6. وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُواْ بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُواْ فَرِيقاً مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالإِثْمِ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ
7. إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاء وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
8. لِلْفُقَرَاء الَّذِينَ أُحصِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً فِي الأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاء مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَاهُمْ لاَ يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافاً وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِيمٌ
9. وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً
10. وَلاَ تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ
11. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ وَلا تَقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيماً
12. وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالاً مِّنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
13. وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُواْ بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُواْ فَرِيقًا مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالإِثْمِ وَأَنتُمْ
--------------
منابع:
(1) ناصر مكارم الشيرازي، الأمثل في تفسير كتاب الله المنزل، مؤسسة البعثة، ط(1)، 1992م، بيروت، ص:517.
(2) المجلسي، بحار الأنوار، مؤسسة أهل البيت، ط(1)، 1409هـ، 1989م:(75/251).
(3) جمال البنا، نظرية العدل في الفكر الأروبي والفكر الأروبي، دار الفكر الإسلامي، القاهرة، ص: 06.