کمتر شهروندی است که در طول روز درگیری های کلامی و فیزیکی ناشی از خشم را در محل کار، خیابان، اتوبوس یا مترو از نزدیک مشاهده نکرده باشد. نخستین مسئله ای که اغلب در این مواقع به ذهن می رسد این است که چنین آسیب های رفتاری در سطح شهر افزایش یافته است.
راه حل کنترل خشم چیست؟
خیلی دور از ذهن نیست و عجیب نخواهد بود اگر بگوییم رویارویی با صحنه های پرخاشگرانه و خشمگینانه در سطح شهر، رفته رفته به سمت عادی و تکراری شدن می روند؛ تا آنجا که بی تفاوت از کنار بسیاری از آن ها می گذریم.
اگرچه آماری رسمی از میزان خشونت های کلامی و درگیری های فیزیکی در سطح شهر وجود ندارد اما همین مشاهدات و تجارب میدانی کافی است تا افزایش خشم و بروز خشونت های رفتاری و فیزیکی را میان ایرانیان احساس کنیم.
عوامل متعددی در بروز خشم نقش . ناکامی، تربیت فرزندان در محیط ناآرام و آلوده به خشم، مشکلات معیشتی، آگاهی نداشتن از مهارت های زندگی و اصول خودشناسی از مهمترین عوامل افزایش خشم در جامعه اند.
ناکامی؛ مهمترین عامل بروز خشم
ناکامی را می توان مهمترین عامل بروز خشم در افراد معرفی کرد زیرا زمانی که فرد در رسیدن به اهداف خود، به ویژه اهداف مادی، موانعی بر سر راه خود می بیند، به رفتارهای پرخاشگرانه و تنش زا روی می آورد.
ناکامی های اقتصادی از جمله بیکاری، کاهش درآمد، ورشکستگی یا اخراج از محل کار باعث می شود تا مردِ تامین کننده زندگی یا زن سرپرست خانوار به دلیل کاهش درآمد نتواند نیازهای ضروری خانواده را برآورده کند. از این رو، در شرایط دشواری قرار می گیرد که احتمال رفتارهای خشن افزایش می یابد. این فرد در تعاملات فردی و اجتماعی خود به ویژه با افراد خانواده دچار مشکل خواهد شد.
وضعیت نامناسب اقتصادی، افزایش نابهنجاری های رفتاری همچون بزهکاری و جرم و جنایت را سبب می شود. برای نمونه، دستفروشی، شغلی غیررسمی و غیرقانونی است که سدمعبر، مزاحمت، آلودگی صوتی و ایجاد اختلال در کار اصناف را به دنبال دارد اما در صورتی که شرایط برای تامین معاش درست فروش مهیا نباشد، وی به این فعالیت غیررسمی روی خواهد آورد.
به نظر می رسد، ساماندهی اقتصادی کشور، توزیع مناسب ثروت ، منابع درآمد و کاهش فاصله طبقاتی از قرار گرفتن افراد در موقعیت های خشم و ناراحتیِ ناشی از ناتوانی تامین معیشت، خواهد کاست.
از طرفی، رشد نیافتگی جامعه ایران از نظر روانشناختی و مولفه های خودشناسی باعث شده تا افراد احساسات و هیجانات خود از قبیل اضطراب، غم، شادی، خشم، تنفر و غیره را به خوبی درک نکرده و در کنترل آن ناتوان باشند.
عامل دیگر بروز رفتارهای خشونت آمیز را، وجود گرایش زیستی در برخی افراد عنوان کرد. در برخی افراد «کنشگری» با شدت بیشتری وجود دارد. این افراد کنترل کمتری بر تولید خشم و شلیک های مغزی خود دارند. آنان احساسات خود را سریع تبدیل به واکنش و رفتار پرخاشگرانه می کنند. درمان این افراد با استفاده از دارو امکان پذیر است.
پژوهش های صورت گرفته نشان می دهند که مهمترین عامل در جلوگیری از رفتارهای پرخاشگرانه، آموزش مهارت های زندگی، خودشناسی و تربیت کودک در فضای آرام است.
تربیت بر مسائل مغزی نیز اثرگذار است. اگر فرد در خانواده مرفه اما پرخاشگر زندگی کند، بدون شک در آینده خشم بیشتری در موقعیت های گوناگون از خود بروز خواهد داد، برعکس، اگر فردی در کودکی از نظر مالی در شرایط دشواری رشد کرده اما پدر و مادر دارای تعاملی بر پایه احترام و آرامش باشند، احتمال بروز رفتارهای خشن در این کودک کاهش خواهد یافت.
اعمال خشونت های جسمی، جنسی، کلامی یا حتی اقتصادی همگی بر روان و رشد کودک اثرگذار خواهد بود و تعیین کننده چگونگی رفتار وی در بزرگسالی خواهد بود.
اکنون بسیاری از پدر و مادرها خود، نیازمند آموزش هایی در زمینه کنترل خشم اند تا به فرزندان خود مدیریت خشم را آموزش دهند. متاسفانه نظام آموزش و پرورش بخش زیادی از فعالیت های خود را بر پایه آموزش معطوف ساخته است و حلقه اصلی تربیت و رشد اجتماعی کودک که همان پرورش است و مهارت های فردی و اجتماعی در آن مورد نظر است، مورد غفلت واقع شده است.
با وجود اینکه، نقش مهم رسانه ها در آموزش مهارت های خودشناسی و زندگی به افراد غیرقابل انکار است، اکنون به شدت جای خالی آموزش هایی در حوزه سلامت روان و مهارت های رفتاری در رسانه ای مانند صدا وسیما احساس می شود. صدا وسیما تنها به آموزش های کلیشه ای و مستقیم آن هم در موارد اندک با استفاده از کارشناسان روی آورده است. آموزش مهارت های زندگی و ساخت برنامه هایی با این محور، در صدا وسیما جایی ندارد اما شبکه های اجتماعی به ویژه اینستاگرام و تلگرام در سال های اخیر کمبود آموزش از طریق رسانه های سنتی مانند رادیو و تلویزیون را پر کرده اند.
درباره کنترل خشم بارها راهکارهایی مانند نفس عمیق کشیدن ، ترک محل و فروبردن خشم به گوشمان خورده است اما شرکت در دوره های مشاوره و مدیریت خشم می توانند کمک کنند که هر فرد راه های مناسب با زندگی خود را برای مهار خشم دریافت کند. راهکارهای کلی برای کنترل خشم، قاعده مند نیستند، خودشناسی و دریافت مشاوره بر اساس شرایط روانی و زندگی فرد، مناسب ترین راهکار کنترل خشم است.
آموزش مهارت های زندگی؛ عامل بازدارنده خشم
نداشتن مهارت های حل مسئله نیز از مهمترین دلایل بروز خشم است. حل نشدن مسائل از راه درست، آگاهی نداشتن از مهارت کنترل خشم، نداشتن مهارت تصمیم گیری و نداشتن مهارت برقراری ارتباط از جمله مهمترین عوامل بروز خشم به شمار می روند. جای خالی مهارت در زندگی های فردی و اجتماعی، احتمال بروز خشم را افزایش و کنترل آن را کاهش می دهد.
شرایط نامناسب روانی و خدشه دار شدن سلامت روان در سطح جامعه نیز از دیگر عوامل بروز خشم است. به نظر می رسد، جلوگیری از افزایش بیماری های اعصاب و روان و شناسایی زودهنگام افرادی که از ناهنجاری های روحی و روانی رنج می برند، کمک زیادی به کاهش رفتارهای خشمگینانه می کند.
عوامل محیطی مانند گرمای بیش از اندازه هوا، ترافیک، تراکم جمعیت، آلودگی صوتی و نداشتن زندگی آرام همراه با استراحت لازم به ویژه در جوامع صنعتی، از دیگر دلایل افزایش رفتارهای پرخاشگرانه است.
بدون شک راه اندازی مراکز آموزش مهارت های زندگی مانند مرکز کنترل خشم، مهارت افراد در برقرار ارتباط و کنترل احساسات را افزایش می دهد همچنین آموزش مهارت های زندگی و فنون ارتباط های فردی و اجتماعی توسط آموزش و پرورش و از سنین کودکی لازم و ضروری است.
----------------------
منبع:
سلامت نیوز